دیشب آواتار رو تو سینما دیدم. منتها غیر سهبعدیشو! یعنی آدم کلی پول بیزبون رو بده برای تماشای همچین فیلمی و بعد هم حرص نخوره *. یعنی بطور شگرفی از این اسکاریها ناامید شدم با این انتخابشون! نامزد بهترین فیلم سال؟!؟!! یه کم سلیقه هم به جان خودم چیز خوبیه! برداشتن داستان پوکوهانتس رو کپی پیست کردن، فقط ویندوزشون از 95 تبدیل شده به ویندوز 2010! اسم فایل رو هم برداشتن کردن Avatar!
بله دوستان من، من دوازده سال پیش با همون تایتانیک از این مستر James Cameron دیسلایکم آمد و متوجه شدم که این بابا اهل داستانهای رومانتیکولانهی آبکیه! تنها تفاوتش با بقیه همسبکانش اینه که پول فراوان میریزه تو فیلمش و تا جایی که میتونه زرق و برق بهش اضافه میکنه. جوری که چشم ملت همیشه جلوی صحنه اشباع میشه! بعد فیلمهاش میشن پرفروشترین فیلمهای دنیا بدون اینکه ملت از خودشون مثلاً بپرسن که چه چیز چشمگیری تو داستانهای مستر جیمز کامرون دیدهند که انقدر بهشون چسبیده! داستان فیلم رو خیلی سریع میگم و بعد میرم سراغ نکات مثبت فیلم:
Jake، یک سرباز از پا فلج نیروی دریایی امریکا، پا میشود میرود سیارهی دورافتادهای بهنام پاندورا که دوستان همیشه در صحنهی آمریکایی در حال نبرد با جانوران گربهشکل و وحشی ساکن در اون هستند. مادهی معدنیای که از این سیاره بدست میاد، خیلی گرانبها بوده و عمراً که زمینیها بخوان ازش دست بکشند! جیک قرار است در یک پروژه علمی برود در نقش یکی از این موجودات و به اصطلاح، آواتاری واقعی در کالبد یکی از این موجودات داشته باشد که بتوواند وارد اجتماع اونها بشه. او خیلی سریع موفق به انجام این کار میشه و با کمکNeytiri، دختر قبیله، سعی میکنه که با فرهنگ، زبان و قابلیتهای اونها آشنا بشه. در عین حال نقش جاسوسی خودش رو در دادن اطلاعات استراتژیک به فرماندهان ایفا کنه. اما دست بر قضا جذب فرهنگ ناوی ها میشه و بصورت خیلی غیرمترقبهای عاشق دختر رییسجان! نتیجه این میشود که سعی میکنه با وجود کارشکنیهای فرماندهی آمریکایی، ناوی ها و سیاره پاندورا رو از دست آدمهای بد نجات بده.
خیلی سعی کردم این خلاصه رو مثبت بنویسم! و ذکر این نکته هم ضروریه که از همون قبل از شروع فیلم میدونستم قرار نیست با داستان درست و حسابی و قابلقبولی روبرو بشم، اما اینکه انقدر کلیشههای متعدد و بیشمار که انگار پایانی نداشتند رو ببینم رو اصلاً انتظار نداشتم. داستان فیلم از بعضی لحاظ بسیار جذابه و میشد کار خیلی بهتری از تو اون بخشها درآورد. بطور مثال، استفادهی از این قابلیت ماتریکسی یه قالب فیزیکی دیگه که با استفاده از اعصاب کنترل میشه خیلی خوب بود. اما از سایر جنبههای داستان، بوی تکرار زنندهای بلنده بطوریکه داستان یک ربع بعد رو راحت میتونید پیشبینی کنید. شخصیتهای فیلم، خیلی سطحی و بیلایه به نظر میرسند. انگار که جیمز کامرون، یادش رفته باشه که اصولاً اونها رو بهمون معرفی کنه و اینکه قراره دو ساعت و چهل و یکدقیقه با چه آدمهایی (و جانورانی) روبرو بشیم.
البته شاید یک دلیل واضح این مساله این باشه که قرار نیست اصولاً به داستان توجهی داشته باشیم و تمام چیزی که باید معطوفش بشیم، جلوههای خیرهکنندهی استفادهشده در فیلمه. چیزی که از همون ثانیههای اول فیلم به عنوان پیمایهی اصلی افتخار فیلم بهمون ارائه میشه. تصاویر کامپیوتر هایدفینیشن (HD) که نظیرشون رو تا حالا ندیدیم. اینو از کسی که فیلم رو بصورت غیرسهبعدی تماشا کرده بپذیرید. کاملاً میتونستم درک کنم که اگر 3D این فیلم رو میدیدم، شاهد چه چیزی میبودم. رنگهای شگفتانگیز و جلوههای تکنولوژی که به طرز قابلباوری در فیلم قرار گرفتهاند و البته با پیشرفتهای امروز ، اصلاً در آیندهی نزدیک دور از دسترس نیستند، همگی به این وجهه از فیلم، جلوههایی تماشایی دادهاند. طراحی ناوی ها (یا همون موجودات ساکن سیاره) شاید کاملاً واقعی به نظر نرسه، اما بهتون این احساس رو هم نمیده که در حال تماشای کارتون هستید!
البته استفاده مستمر و طولانی از رنگهای گرم و تند در محیط باز، به نظر من کمی به ضرر فیلم شده. حداقل برای ما آدمهای رو کرهی زمین، یه کم درکش پیچیدهست که سایههای قرمز و صورتی و نارنجی و آبی تند انقدر به وفور در روز روشن (و البته شب روشن) به چشممون بیان. اینطوری یه جاهایی دلتون میخواد که زودتر برگردید وسط دنیای ادمهای متجاوز و بد بد! و لحظاتی رو با اونها بگذرونید. که البته مشکلی که اینجا باهاشون روبرو میشین اینه که اینطرف هم یه فیلتر آبی روی دوربین گذاشتهاند و همه چی رو با یه سایهی آبی باید تماشا کنید! یه دنیای یخزده و دور از احساسات عاشقانهی ناوی ها. اینه که همهچی تو این فیلم یا سیاه سیاهه (مثل فرماندهی بیمهر و عطوفت آمریکایی) که اصولاً از خون و خونریزی لذت میبره و یا سفید سفید مثل دختر مهربان و عاشقپیشه ناوی که کلاً تجمیع همهی خوبیهای سه دنیاست!
نکتهی آخر اینکه بیشتر سکانسهای احساسی فیلم، واقعاً تکاندهنده از آب هستند که البته با درنظر گرفتن تجربهی گرانبهای کارگردان از فیلم تایتانیک، چیز عجیبی نیست. صحنههای تراژیک فروپاشی درخت مقدس ناوی ها و زجههای دختر (که اصولاً اسمش رو یاد نمیگیرم!) و استفادهی کامرون از احساسات ضدجنگ مردم دنیا که اصولاً خود هالیوودیها هم اعتراف کردهاند که همیشه یک طرفش آمریکاییها حضور دارند!، در کنار نمایش رابطهی مادرانه گریس با جیک خیلیخوب و طبیعی از آب دراومدهاند. بازی سیگورنی ویور که بعد از بازی در Alien دیگه نتونسته بود به سطح اول سینمای جهان برگرده دلپذیره و همین یه مورد، خودش در تحمل خیلی از مشکلات اساسی فیلم، کمکحال خوبیه.
بهرحال، آواتار تونسته رکورد تایتانیک رو بزنه و حداقل از این بابت راضیکنندهست! چرا که قابل قبول نبود که اون فیلم برای این مدت، رکورددار پرفروشترین فیلم دنیا باشه. اما آواتار هم اونقدر فیلم فوقالعادهای نیست که بخواد به همین اندازه 13 سال، رکورددار فروش بمونه. بخصوص که تمام فروشش رو مدیون جلوههای ویژهایه که تا چندسال دیگه به یک قسمت عادی از سینمای دنیا تبدیل میشن و بنابراین احتمال اینکه خیلی زود به فراموشی سپرده بشه زیاده.
به هرحال این فیلم رو باید دید، اما نباید براش زیادی خرج کرد… چه مادی، چه معنوی!
تعجبم گرفت که نرفتی آیمکس ببینی فیلمو. خب شاید یا سینماش نبوده یا بودجهاش و یا بلیطش. نمیدونم. راستی قیمت بلیت آیِمکس چنده؟
من نقد و نوشته زیاد در مورد این فیلم خوندم. که یکی از بیرحمانهترینش رو الان خوندم از تو. خیلیها اومده بودن مث تو به فیلمنامه ایراد گرفته بودند. ولی با اینحال اسکاری شدنش حق است بهنظرم. کارگردانی با این همه دستاورد حقش گرفتن اسکاره. مگر چند تا مث جیمز کامورن هستند که دو تا از پرفروشترین فیلمهای غیردنبالهدار را داشته باشند و اینقدر فیلمهای انقلابی بسازند. که سینما مدیون او خواهد بود…
خیلی منتظرم آواتار کیفیت خوبش بیاد تو نت. ولی مطمئنم من را جذب خواهد کرد.
من به کارگردانی و دستاوردهای ویژه اش ایرادی نگرفتم. انفدر جایزه به اون بخشها بدن که خسته بشن! مشکل من اینه که این فیلم نامزد عنوان بهترین فیلم شده.
بلیط آی مکس رو خبر ندارم چنده، اما سه بعدی (که با آیمکس متفاوته)، حدود پنج شیش هزارتومن از دو بعدیش گرونتره. تو کانادا هم ظاهراً تفاوت سه بعدی با آیمکس حدود 15 دلاره.
برعکس نظر شما منم نظر شخصی خودمو دارم .. به نظرم فیلمنامه اون حتی از جلوه های ویژه فیلم قوی تر بود .. تقریبا بعد از فیلمای تیم برتون خیلی کم سینما دچار رویاپردازی حرفه ای میشد .. چیزی که خیلی کم توی ایران طرفدار داره .. وقتی ماهی بزرگ یا ادوارد دست قیچی تیم برتون رو میبینی یا حتی چارلی و کارخانه شکلات سازی رو مشهوده که یک رویاست و امریکایی ها و اروپایی ها از این سبک فیلم ها لذت می برن .. این بار جیمز کامرون کار همه کارگردانا رو تکمیل کرد .. هر چیزی که توی یک رویا قابل تصور بود رو اورد توی فیلمش .. از درخت آرزوها گرفته تا آدم فضایی ها .. از اسب ها و پرنده هایی که فقط توی قصه ها میاد .. از همه مهمتر رویکرد فوق العاده فلسفی شبکه انرژی ، چیزی که بی نظیر بوده تا به حال . خیلی جالب بود همه چیز به هم وصل میشد با یک رابطه عاطفی .. حتی آیوا یا همون خدا .. از لحاظ زیبا شناختی فیلمنامه فوق العاده بود و خیلی خوب شد که فیلمی مثل جنگ ستارگان یا ترمیناتور ساخته نشد و یا حتی ارباب حلقه ها .. چون ماهیت آواتار عشق و احساس بود نه جنگ .. در مورد خود ساخت فیلم و جلوه ویژه همه گفتن و نمی خوام بگم .. فقط ایراد از فیلمنامه گرفته بودی خواستم بگم فیلمه اینقدر توی روح بعضیا جا انداخته که شاعرای همشهری ما واسش نقد ادبی عاطفی نوشتن .. حتی انتخاب اسامی و حتی انتخاب زبان حرف زدن موجودات پاندورا به طرز شگفت انگیزی زیرکانه انتخاب شده .. با مشاوره هایی از روانشناسی یونگ انتخاب شدن .. بدرود
اینطوری که شما از فیلم تعریف کردی، احتمالاً من یه فیلم دیگه رو دیده م!!
ولی خارج از شوخی، اول که ممنون از نظرت. او بعد هم اینکه ز نقطه نظرهای جالبی این فیلم رو داری بررسی میکنی. اما با درنظر گرفتن نکات این چنینی استفاده شده در فیلم، باز هم نمیتونیم ضعف های اساسی شخصیت پردازی رو نادیده بگیریم. ضمن اینکه من به شدت با ازدیاد کلیشه ها در این فیلم مشکل دارم. اگر قرار باشه همین فیلم رو با مثلاً ماهی گنده ی تیم برتون مقایسه کنیم، از نظر نوآوری داستانی و نوع روایت قصه و تعریف شخصیت ها، این دو فیلم در دورترین فاصله نسبت به هم قرار میگیرند.
به نظر من هم تایتانیک رو زیادی بزرگش کرده بودند…این هم اگر قراره مثل تایتانیک رمانتیک باشه و از لحاظ جنگی اول تا آخرش جنگ خوبها و بدها باشه به مفت نمیرزه!
قرار نیست… همینجوری هست!
فعلاً که این یلم خیلی سر و صدا کرده.
تا نبینم نمی تونم نظر بدم.
ای بابا این که خیلی سر و صدا کرده! کلی بهترین فیلم شده واسه خودش که
البته من که اصلن فیلم و این حرفا نمیبینم٬ اونایی که میبینن میگن
فیلم بدی نیست…فقط یه کم زیادی کلیشه ناکه!
این فیلم بهترین فیلمی بود که دیدم.هم ارزش مادیش و داشت هم معنویش.جلوه ها . سکانس های خیره کننده . نوع به تصویر کشیدن رابطه انسان ها با دیگر موجودات.چه خوبش چه بدش …..
baba 150 sek bood pooli nist bilitesh ke vali agha man mondam in handy cap chjoori hamaro daghon kard khodavakili az hers dashtam khafe mishodam!baadam nokte jale ina yedone jete jangi nadashtan ke az havapeyma bari estefade kardan!?age jet bood to chand min hame in kararo tamoom mikarda on magasa be gardesham nemiresidan!rast 3D 150 sek bood.
150 تا میشه 20 هزار تومن. من شاید بخوام برای فیلم تیم برتون انقدر پول بدم ولی برای آواتار…نه
بعد هم وقتی میری تو سینما که نمیتونی چیزی نخوری.
غیرسه بعدی ش 110 کرونه.
بعد هم اصولاً داستان که آبکی باشه هراتفاقی ممکنه بیفهته.
یا اینکه اصلا اهل فن نیستید یا اینکه به فروش رویایی و موغقیت فیلم حسودیتون شده. فیلم نامه فیلم فوق العادست.تعجب می کنم این حرفا رو می زنید. بهتره که یکی دو بار دیگه فیلمو ببینید.
فیلم رو دوباره میبینم. ولی اصولاً چه دلیلی داره که آدم به یه فیلم حسودی بکنه؟ عوض اینکه همینجوری یه حرفی بزنید، بگین چرا فیلمنامه ش فوق العاده ست و کجاهای نوشته ی من درست نیست.
سلام من هم دیدم اما با 500کرون خرج بلو ری اش را گرفتم که تا همیشه داشته باشم اما به درد نخورد از همان اول که نگاه کردم فکر کردم که خوب هست اما پیش رفتم نه همان داسان های هندی هست بای
Blueray آواتار؟
از کجا آوردی؟ هنوز فیلمش رو پرده ست چطور بلو-ری داده؟
در کل فیلم خوبی از آب دراومده.
جلوده های ویژه اش در حد تیم ملی اسپانیاست .
به قول خودت کلیشه ناکه . جنگ سنتی بین سفیدی و سیاهی که پایان نداره . بیننده ها هم از این بازی سیر نمی شن(مخصوصاً این آمریکاییها) مثل هری پاتر کلی دعوا بین سیاهی و سفیدی !!!!(حالا بگو چرا یاد هری پاتر افتادی؟)این هم همون طوریه ،
احساسات ضد جنگ رو خوب قلقلک می ده . هر کی ببینه خوشش میاد.
من نفهمیدم که این سرهنگه چرا اینقدر گیر داده بوود . ها؟
از این جمه توو فیلم خیلی خوشم اومد : در مورد هر چیزی تحقیق کنی براش یه تهدید حساب می شی.
واقعاً نفهمیدی؟!! اونهم بعد از این همه غری که من زدم؟
الان دو سه روزه فیلمش رو بهم دادن که ببینم ولی نه حوصله دارم نه رغبتی برای دیدن این فیلم!…نه اینکه از فیلم های فانتزی خیلی بدم بیاد ولی اینو از همون روز اول تبلیغاتش به دلم نشست! حالا چرا فیلم اینقدر آبی اعصاب خرد کنه؟!!
ببین ولی با کیفیت پایین نبین
نمي دونم نقد فني رو نمي شناسي يا يه پدر كشتگي با سينما داري، هيچ دليل نداره اگه از فيلمي بدت بياد يا حتي خوشت بياد اينطوري مغرضانه نقدش كني،من اين فيلم رو با كيفيت افتضاح ديدم غير قابل تصور اما اصلا نمي تونم چيزايي رو كه تو گفتي رو به فيلم نسبت بدم اگه توي وادي هنر و سينما دستي داري حتما روشهاي نقد رو ياد بگير
چه خصومتی با فیلم دارم که بخوام مغرضانه نقد کنم. دقیقاً چیزی رو نوشتم که از بهش معتقد بودم. کلیشه از سر تا پای فیلم میباره.
ولی چشم. روش های نقد رو هم یاد میگیرم.
خیلی خوب بود … اولین جایی بود که یه نقد منصفانه و عاقلانه از این فیلم خوندم .
ممنون
مرسی. اینو به این دوست بالایی مون هم بگین!