بعد از خودکشی Cough، حالا همه با امیدواری درباره امکان عوض کردن آینده صحبت میکنند. بااینحال اتفاقات همچنان در جهت فلشفورواردها پیش میروند.
فیلمی از کشتهشدن یک نفر به دست یک گروه تبهکار به دست مارک میرسد. مارک قاتل را از روی ستارههای روی بازویش که در فلشفورواردش دیده بود، میشناسد و تلاش برای یافتن او و سرنخ دیگری از معمای فلشفوروارد، آغاز میشود.
آرون، ماجرای سوءقصد به دخترش در افغانستان را از زبان او میشنود و از مارک طلب کمک میکند.
سایمون به لوید پیشنهاد میدهد که در ازای بردن بازی پوکر با او، میتواند مسئولیت پیشامدن فلشفوروارد را به گردن بگیرد و آن را بصورت عمومی اعلام کند.
ویدیوهای امنیتی، وجود انگشتری درخشان روی دست تنها کسی که در جریان فلشفوروارد، بیهوش نشده را نشان میدهند. از طرف دیگر، گروهی از آدمها که همگی روی بازویشان سهستاره خالکوبی کردهاند، در حال خالی کردن بار انگشتر، از یک کانتینر هستند. مرد مرموزی، از اینکه قرار بوده هفت انگشتر به دستش برسد و یکی کم است، شکایت میکند. او بلافاصله، حامل بار را از پا در میآورد.
گفتگو
هنوز دیدگاهی داده نشده است.